3- مینیمالیسم به مثابه مراقبه

کمی سخت است، نمی‌خواهم همین اول انقدر همه چیز را پیچیده کنم که به یک ترک زودهنگام برسم. اما سراغ هر چیزی که می‌روم تداخل دارد با مینیمال زیستن و هرچه بیشتر زندگی را مرور میکنم به باور پست اولم نزدیکتر می‌شوم که من می‌نیمالیست نیستم اما میخواهم چیزی جز آنچه بودم بشوم.

مینیمالیسم یک مراقبه است. چیزی شبیه یک مرام و یا آیین معنوی که نیازمند توجه مستمر به آن هستیم

خیلی شبیه یک مراقبه معنوی است. هرکاری را یکبار از نو باید مرور کنم، آیا واقعا این کاری است که باید انجام بدهم؟ مثلا همین الان که به عادت همیشگی موبایلم را برداشتم و سراغ اینستاگرام رفتم شک کردم که آیا دیدن explore واقعا ضرورتی دارد؟

انصافاً وقت زیادی صرف دیدن چیزهایی می شود که ابتدا میلی به دیدنشان نداشتم اما انگار در تله اکسپلور و تایم لاین گرفتار می شوم. چیزی شبیه ترک اعتیاد است که از این به بعد من انتخاب کنم که چطور باید از شبکه های اجتماعی استفاده کنم نه آنکه شبکه ها مرا در بازی و gamification خود گرفتار کنند. به همین خاطر حس میکنم مینیمالیسم چیزی از جنس یک مراقبه است.

نوشتن هر پست در مورد مینیمالیست حدودا نیم ساعت از من وقت میگیرد و اگر وقتی را که صرف تایم لاین و اکسپلور می شود به کشف خودم مشغول باشم، هم کلمه explore بیشتر محقق شده و هم تمرکزم بر موضوع مینیمالیست بیشتر خواهد شد.

احساس میکنم نیازمند یک سمبل یا یک نماد برای یادآوری هستم اما همین سمبلیسم، بازگشت به عادتهای گذشته است. همین صفحه وبلاگ جدید برای یادآوری کفایت می‌کند. یک صفحه وبلاگ در انسانک ایجاد می‌کنم تحت عنوان مینیمالیست با یک تم ساده سفید بدون هیچ اضافاتی.

البته انسانک همینطوری هم صفحه شلوغی ندارد و راستش ذائقه هنری‌ام خیلی به شلوغی میل ندارد برخلاف ذهنم که حسابی درهم برهم و پرتراکم است. چطور می‌شود از فکر کردن متکثر پرهیز کرد؟ بستن تب های مرورگر لپ تاپ به اندازه کلیک کردن روی یک ضربدر زحمت دارد اما برای پاک کردن تب های ذهنی چه کار باید بکنم؟

5 پاسخ
  1. فاطمه مشاوری
    فاطمه مشاوری گفته:

    سلام حسام جان. دلم به غایت برای یک اپیزود جدید از انسانک تنگ شده. ای کاش دل به دل راه یابد و فرصتی به دست شما که ادامه بدید. سپاس

    پاسخ
  2. Sam.saeedi
    Sam.saeedi گفته:

    خیلی زود شمارو قضاوت کردم ،بااین شناختی که ازشما پیدا کردم مطمعن هستم که ازقبل مارو بخشیدی.
    بدرووود

    پاسخ
  3. سید محمد مدنی
    سید محمد مدنی گفته:

    سلام حسام عزیز من بازنشسته فرهنگی معلم هنرستان های مشهد اپیزودهای شما را بارها گوش کردم و هر بار که دومرتبه همان اپیزود رو گوش میکنم به درک دیگری ولی تقریبا در همان راستا می‌رسم با اینکه فرمودید موقع خواب این پادکست ها رو گوش نکنید من البته که در بیداری و هنگام کاری دیگر می‌شنوم ولیکن لحن گفتارتان را برای خوابیدن مشابه لالایی دوست دارم ولی یک مورد که البته در همه پادکست ها اذیتم می کنه البته منحصر به پادکست ها ی شما نیست آهنگ و موسیقی وسط صحبت از نظر بلندی صدا با توجه به تنظیم درجه بلندی صحبت ها است یک دفعه آنقدر صدا بلند و گوش خراش میشود که مجبور به کم کردن صدا میشوم اگر مقدور هست شما پیشگام این حرکت شوید البته بگویم من این مشکل رو در اکثر فیلم ها و پادکست دارم

    پاسخ
  4. سید محمد مدنی
    سید محمد مدنی گفته:

    با سلام من سید محمد مدنی هستم دبیر بازنشسته هنرستان آموزش و پرورش ناحیه ۲مشهد شنونده انسانک و جرعه بارها گوش کردم هر اپیزود رو ولی حتی برای دهمین بار شنیدن حظ تازه‌ای میبرم بر خلاف توصیه شما حتی موقع خوابیدن نحوه و تن صدای شما برام بهترین لالاییست ولیکن یک موضوع اذیتم می کنه البته منحصر به نحوه ضبط پادکست شما فقط نیست در اکثر پادکست ها و فیلم و سریال ها این مشکل رو دارم تنظیم صدا اذیتم می کنه اگر کم باشد صدا رو نمی شنوم اگر صدا رو بلند کنم اون وقت موقع وسط صحبت که آهنگ و موسیقی متن پخش می‌کنید انقدر صدا بلنده که مجبور می‌شم صدا رو کم کنم ممنونم اگه شما پیشگام توی برطرف کردن این مشکل بشید

    پاسخ
  5. نعیمه میرلوحی
    نعیمه میرلوحی گفته:

    سلام جناب ایپکچی خواندن و گوش دادن به فرآورده های ذهنی و روحی و جانی شما کوهی از درد برایم دارد و اندک شوقی . درد از آگاهی روز افزون به ناآگاهی ام و شوق بیشتر دانستن که البته سایۀ سنگینی درد چنان است که اغلب شوقم را کور می کند . بمانید برایمان که این درد خوشایند است .

    پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگو شرکت کنید؟
نظری بدهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *