34 – … آخ
اگر زندگی سفرهای باشد که بر آن طعمهای متنوعی را تجربه میکنیم، شاید این روزها سهم طعم غم و خشم در سفره زندگی ما بیش از دیگر طعمهاست. به تناسب این احوال، از شما دعوت میکنم به شنیدن یک قصه … یک داستان ِواقعی. تسلی، آگاهی است و آگاهی تسلی. تسلیبخش همدیگر باشیم
llk
سلام آقای ایپکچی شبتان بخیر
ان شاءالله سلامت باشید مشتاق بودیم
برای شنیدن این پادکست
ممنونم
جناب ایپکچی مدتیست من اپیزودهای انسانک را دوباره از ابتدا گوش می دهم .
اما یک مشکل فنی وجود داره :
متاسفانه
از اپیزود ۱۳ام تا ۳۳ام ، لود نمی شوند !!!!!
خواستم اطلاع داشته باشید
بااحترام و ارادت
سلام
با چه نرم افزاری گوش میکنید؟
و لطفا امتحان کنید ببینید از روی سایت هم برای شنیدن همون اپیزودها مشکل هست؟
درود و روز به خیر .
اول عذرخواهی کنم برای تاخیر در پاسخ : کسالت داشتم. عرض به خدمت شما با پادبین گوش می دهم . قبلن نوشتم از اپیزود ۱۳ تا ۳۳ را بالا نمیاره . ۳۴ را میاورد . ۳۴ چند ثانیه آخرش بود که لودش می کرد اما وقتی الان برگردوندمش به اول، دیگه اونم نتونست لود کنه .
الان کست باکس ریختم و با اون، انسانک مشکلی نداره .
تو سایت هم نمی تونم گوش بدم!
پیام های ارور در پادکست را تو اینستا براتون ارسال می کنم .
سلامت و سربلند باشید
سلام مجدد خدمت شما اقای ایپکچی
مثل همیشه عالی بود و موسیقی پایانی ناگفته ها را کامل کرد
باید فکر کرد
باید دوباره گوش داد به این اپیزود
متشکرم
سلام
مشتاق صدا
ممنون بابت وقتی که گذاشتید
من مدام در دل آخ می گویم و در بیرون آخ های دیگران را می شنوم
در دل می گویم آخ چون شنیدن آخ های دیگران فقط نمک است به زخمم و حال زندگی ام را می گیرد. من نقش ها و وظایف بسیار دارم و این همه آخخخخ جانم را می گیرد از وظایفم باز می مانم!
چرا باید من هم آخی به آخ دیگران اضافه کنم؟!
البته هنوز مطمئن نیستم منظورتان از آخ گفتن چیست…
سلام
میفرمایید از «آخ» چه برداشت کردید؟
باز پادکست رو شنیدم. بهتر فهمیدم.
اگر آخ کمترین کاری باشد که ما در برابر مسئولیت فهم ظلم می توانیم انجام دهیم، باید بگوییم آخ تا مرزمان را با ظلم معلوم کنیم.
نگفتید به کی بگیم یا حتما این طور مسئولیتمان را انجام دهیم
مهم کشیدن مرز است
اگر این طور باشه سوالم حل شد
حتما الان که باهم فکر میکنیم به گفته های اپیزود گزاره های دقیقتری به ذهنمون میاد که من در زمان گفتن این اپیزود شاید حضور ذهنی نداشتم. این سوال هم از همان سوالهاست که به چه کسی مرز رو نشان بدیم. حتما اگر تنها مخاطب «خود» نباشه اولین مخاطب «خود» است. مرز ما با ظلم اول باید بر خودمان معلوم باشه
حرف شما درسته.
قاعدتا تنها مخاطب ما در جهان خودمون نیستیم…
و نحوه ایجاد این مرز، نحوه بروز این مرز در برابر دیگر مخاطبین برای من خیلی جای فکر داره.
واقعا غر زدن های مکرر افراد دغدغه مند برای رفع ظلم جلوی هر مخاطبی برای من جذابیت و ارزشمندی ای نداره حتی اگر اون فرد خودم باشم…
از کجا بفهمیم که این دقیقا همون مسئلهایه که باید بریم دنبالش؟ یا خود مسئله میاد دنبالمون؟
و سلام یادم رفت! سلام
سلام
بلد نیستم پاسخ رو ولی بهش فکر میکنم 🙂
سلام حسته نباشی ، بحث ظلم و نقیض دانستن ان با علم تعبیر درستی نیست
بسیار دیدیم که ظالمان از نوع عالمترین جامعه و ظلم پذیران از جمله نادانان ، که مثال بسیار است .
و ان نادانان حتی آخ هم نمیگویند ، چون انرا سرنوشت
میدادنند
سلام
به این تعبیر فکر کردم
و به مصرع معروف چو دزدی با چراغ آید گزیدهتر بلد کالا
در نهایت تا الان بر این باورم که علمی که مانع از ظلم نباشد علم نیست. آنکس که میداند و ظلم میکند نمیداند و الا ظلم نمیکرد. در واقع آنچه تحت عنوان عالم ِظالم میدانیم به علم ِنارس اشاره دارد. مثلا بر باز کردن قفل علم دارد. اما دزدی می کند. چرا؟ چون بخشی که امر به دزدی می کند علم ندارد اما بر باز کردن قفل علم دارد.
در تبیین این فهم نیازمند تفکر بیشتر هستم و به همین سبب طرح موضوع نکردم
علم علم است و ملموس …
نوع استفاده از ان است که شخصیت به ان میدهد … علم میگوید چاقو برنده است حال میشود استفاده صحیح یا نا صحیح از ان کرد ولی نفس علم برندگی ان کامل است و نمیتوان به این عنوان که از ان استفاده ناصحیح شده
ان را ناقص دانست
یا به تعبیری علم را نارس دانست
سلام
خود ِعلم که حتما ملموس نیست
اما تعبیر نارس یا ناقص به چه معناست؟ آیا معنایی جز «علم نیست» داره؟ وقتی می فرمایید «نقص» داریم یعنی بخشی هست که «علم نداریم» و آمیزه ای از علم و جهل رو بهش میگیم علم نارس. بنابراین عرض من تصدیق میشه که آن دزدی که علم ِبر باز کردن قفل داره و دزدی میکنه در بخش دیگری مبتلا به جهل هست والا مهارتش رو به خدمت ِسرقت در نمیآورد.
شاید اگر عمیق تر بخواهیم فکر کنیم و بحث کنیم باید در نسبت «اراده و علم» تمرکز داشته باشیم.
اگر استنتاج کنیم از علم مطلق، اراده به خیر مطلق بر میاد. بنابراین هر اراده به غیر خیر منتج از غیرعلم است.
سلام مجدد
در انتهای فرمایش شما قسمت پاسخ نداشت لذا اینجا نوشتم
ببینید علم ملموس است چون اصلا وقتی موجودیت پیدا میکند که ملموس شود .
شما استفاده دزد از چراغ را علم نارس میدانید ولی اینطور نیست چون انهم علم است ولی همانطور که عرض کردم نوع استفاده شر از علم است . شاید اراده و علم بحث را باز کند و واضح اینکه اراده بر نوع استفاده از علم شرط مثبت و منفی را تعیین کند و نه اینکه بگوییم علم نارس و یا ناقص است . به نظر من کلمه علم صداقت و قداستی دارد به پهنای تاریخ و سیر تکاملی خود را طی میکند و بیانگر و تبیین واقعیت هاست و نمیشود این کلمه بزر گ را در مثالی که اوردید ناقص و یا نارس نامید.
من واژه ظلم رو بیشتر تو روضهها شنیده بودم و با شنیدنش ناخودآگاه یه خشمی میومد تو وجودم.
این نگرش به واژه ظالم و ظلمت خیلی برام جدید بود.
اینطوری که نگاه میکنم، میفهمم وقتهایی خودم هم ظالم بودم و در ناآگاهی و تاریکی و انکار مرتکب ظلم شدم.
سوالم اینه که ظلمت با پرده پوشی چه فرقی دارن؟
من گاهی با انکار میخوام پرده پوشی کنم، آیا این هم ظلمته؟
سلام
با مثال از تجربه پرده پوشی بگید تا بهتر متوجه منظور شما بشم والا تصورات خودم رو فرض میگیرم و چه بسا مطابق با سوال شما نباشه
می بخشید
با سلام و هزاران درود
.
سلام یادم رفت !
“انسانک” بهترین چیز راجع به این مدت قرنطینه بود و هست.
امیدوارم تا زمانی که مسئله برای اندیشیدن وجود داشته باشه (!)، همچنان انسانکی باشه و ما رو به اندیشیدن دعوت یا حتی گاها وادار کنه.
من و احتمالا همه کسانی که به انسانک گوش میدن، بسیار شما رو دوست میداریم آقای ایپکچی عزیز و ممنونیم بابت خلق این محتوا.
خسته نباشید
بزرگوارید … قدردان همراهی همه شما دوستانم هستم
درودها جناب آقای ایپکچی گرانقدر
موضوع بسیار جالب و نزدیک با احساسات امروزمان انتخاب کردید.
خوشحالم که لااقل مرزم را با “آخ” ی مشخص کرده ام ،و سعی دارم با آگاهی بخشی های هر چند همچون شب تاب در دل جنگل ظلمت ،روشنیهایم را به اشتراک بگذارم.
پایدار باشید
و سپاس فراوان
احسان ایپکچی عزیزم
غریبه حرف آشنای زندگی کمرنگ من
مدتی است گوشه ای از قالی تنهایی ام را با تاملات عمیقتون پر رنگ کرده اید. زیر این آسمان آبی ابری که روزهای بارانی زیادی برایم رقم زده صدا و گفتار شما مونسی برای تنهاییم و اندیشه عمیقتر شده.
زمین از انسانهایی پر عشق مثل شما پر شود اگر تلاش کنیم …
ممنون که آمدی..
هیچ کدام از پادکست ها در فیدبو (روی گوشی – انروید) قابل شنیدن نیست . روی شنیدن کلیک کرده و پلیر باز میشود بعد از پند ثانیه بسته میشود لطفا راهنمایی فرمایید.
سلام
گوش دادن پادکست شما یکی از بهترین اتفاقهای من است
کدام ترجمه کتابنظریه عدالت جان رابط را توصیه میفرمایید ؟
ماشکرم
سخت شدید جناب ایپکچی،درست نمیفمم پادکست هارو ،ولی انقد رگوش میدم تا باتجربیات زیسته خودم تطبیق بدم ویه چیزایی سر دربیارم،مطالبتون رو عمیقا دوست دارم اما امااااان از کم سوادی?نفهمیدن اما دوست داشتنشون برای خودمم عجیبه،شاید لحن وصداتون و شایدچیزهایی از درون خودم میگید که نمیدونستم هستن ولی بودن،،،دلیلی واسه نفهمیدن و دوست داشتن گفته هاتون باشه
سلام وقت بخیر
لطفا نام و اسم موزیک هایی که در اپیزودها استفاده می کنید ووو امکانش هست بفرمایید
با تشکر بابت پادکست های بسیار متفکر کننده انسان
امروز
در سرمای بهمن ماه
پسر بچه ای رو دیدم که زیر کاپشنش روی پله های مترو گوله شده بود و ب خواب رفته بود
متکاش سنگ های یخ زده ی مترو بود و همه از کنارش میگذشتیم
ولی اخ عمیقی در دلم مانده
از اون لحظه تا الان
امدم و اپیزود اخ گوش کردم
کاش میتونستم کاری کنم
این اپیزود هم مثل بسیاری از قسمتهای دیگر عالی بود اما آشنایی من با جان رالز و نظریه او ارزش دیگری برای من داشت.
بی اندازه سپاسگزارم
سلام و عرض ادب به شما ، اقای ایپکچی قبل تر ها متن کامل اپیزودها موجود بود . الان هرچه گشتم نیافتم …. دسترسی به متن کامل اپیزودها چطور ممکن است ؟
سلام جناب آقای ایپکچی عزیز
با احترام
ضمن تشکر از پادکست بسیار خوب و پر محتوی شما که تو این روزهای سخت دنیا و مخصوصا کشور عزیزمان ایران همیشه بواسطه صدای گرم و کلام غنی شما حتی برای دقایقی خیلی از رنجها فراموش می شود خواهشمندم :
۱- لطفا راهنمایی بفرمایید موسیقی های استفاده شده در متن اپیزود را از کجا وچطور میشه دانلود کرد.
۲- اگر امکانش هست راجعبه حال خوب و نحوه زندگی غنی و شاد مانه زیستن هم اگر مطالبی بیشتر بگذارید واقعا عالی می شه.
بازم از زحمات شما و تیم انسانک سپاسگذارم.