سی و نهم: آ
در ابتدای اپیزود از اهمیت و ترجیح «تجربه» گفتم و بعد به بهانه تجربهای صحبت رسید به «آینده». چند دقیقه مانده به پایان اپیزود از دوستان خداحافظی کردم و دقایق انتهایی صرفاً تقدیم به همسفرهایی است که میل به بیشترپیمایی دارند.
این اپیزود نیازمند دقت مضاعف است – و احتمالا باید بیشتر از یکبار شنیده شود – به همین جهت برای حفظ تمرکزمان، از موسیقی کمتر استفاده کردم و فقط به دکلمههایی از حسین پناهی اکتفا شد. در ضمن چند ثانیهای از آهنگ «وارش» از سالار عقیلی نیز تقدیمتان شده است.
کتاب معرفیشده در این اپیزود «هستی و زمان» هایدگر به ترجمه «سیاوش جمادی» است که به پانوشتهای صفحه ۸۳ و ۸۴ کتاب استناد شده.
مثل بودن مون،
شدن مون هم دست خودمون نیست خیلی
البته که فکر میکنم همونطور که اختیارمون در بودن مون بیش از تصورمون هست
بی اختیاری مون هم در شدن مون.
ضمن اینکه هنوز نمیدونم دلیل گوش دادن انسانک،
جذابیت خودشه یا یادگاری بودنش از عزیزی که پدر انسانک معلمش بوده زمانی
لذت بردم باز
ولی نه لذتی مثله قسمت های اول. خیلی بدعادت شدم تو دقت به حرفاهای انسانکی.
اوایل اپیزودهای انسانک همان کاری رو میکرد که دیدن یک فیلم دیدنی یا شنیدن موسیقی شنیدنی. ولی الان دیگه درگیری ذهنی و ایستادن و برگشتن ها و دقت کردن ها چیزی از اون اثر زیبا برام باقی نگذاشته. یه جورایی انگار خودم رو متعهد کردم به فهمیدن بیشتر از اونچه میخواد بیان کنی
و راجع به اپیزود آ:
مدتهاست که فک میکنم چرا نمیشه حالات (states) جهان را در هر لحظه پیش بینی کرد.
برای ما مهندس ها همه چیز با حل معادلاتِ (معمولا) دیفرانسیلی معنی پیدا میکنه. اگر از مکان جسمی، اگر از دمای جسمی، اگر از توان الکتریکی و … حرف میزنیم در پس زمینه داریم معادلات دیفرانسیل حل میکنیم و نتیجه را خلاصه عرضه میکنیم. معادلاتی پیدا شده اند که تماما این پدیده های فیزیکی را تشریح می کنند و البته آینده سیستم ها را پیش بینی میکنند.
حل معادلات دیفرانسیل به دو دسته اطلاعات نیاز دارد؛
شرایط اولیه و شرایط مرزی.
شرایط اولیه یعنی حالت سیستم در زمان ابتدایی و شرایط مرزی یه جورایی جبر مکانی حالات را بیان میکنه.
حالت و پاسخ سیستم در هر لحظه به این جبر مکانی و شرایط لحاظات ابتدایی(یا بهتر است بگویم لحاظات قبلی) وابسته است. بسیار وابسته است.
حال اگر مفروض بدانیم که معادلاتی برای حالات(states) جهان قابل تصور باشد، لزوما شرایط جبر مکانی و شرایط لحظات قبلی و لحظه ابتدایی بر هر حالت در هر لحظه از آینده تاثیر گذار خواهد بود.
به نظرم پادکست شما، نوعی نگاه هنری و استعار گونست به فلسفه و مسائل زندگی.
به شخصه از یک فرد خردمند توقع دارم به دنبال دلایل اصلی باشه، نه نگاهی هنری.
برای مثال، حاصل نشدن تغییر به سرعت، دلایل زیست شناختی_روانشناختی داره و عمیق تر اینه که پی این دلایل باشیم.
دمت گرم
سلام داداش حسام. کجایی چرا کم پیدایی . لطفا با همین فرمون برو جلو
البته داستانی که تعریف کردید که جملهٔ سارتر رو تصدیق میکرد تو اپیزود «خواستن توانستن نیست» نبود، تو اپیزود «باورمان را زندگی میکنیم» بود.
امروز رسیدم به اپیزود چهاردهم و چقددررررر نیاز داشتم به شنیدن حرفهایی که گفتید و شنیدم … چقدر آرومم کرد . هیچ. همین . ممنون که توی این روزها جزو ادم هایی هستین که چگالی حضورشون بالاست